امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 19 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره

اميررضا باهوش ترين پسر دنيا

ابي رنگ عشقه

مي خوام در مورد علاقه ام به فوتبال بگم. اينكه من اوايل فوتبال دوست نداشتم ولي الان عاشق فوتبال و تيم ابي پوش استقلالم. اوايل همراه بابا مي نشستم و فوتبال تماشا مي كردم ولي خيلي هيجان خاصي نداشتم ولي كم كم شدم يه استقلالي توپ. تو خونه با يه توپ هي فوتبال بازي ميكردم تا اينكه يه روز بابا من رو برد خيابان منيريه و برام يه دست لباس استقلال {مجتبي جباري} دو تا توپ /جوراب ورزشي/كفش سالني خريد. ممنون بابا   اون روز واقعا لذت بخش بود ومن از اون روز علاقه شديدي به بازي فوتبال پيدا كردم تا اينكه با پيشنهاد مامان و بابا به كلاس فوتبال رفتم. تابستون بود و كلاس صبح ها برگزار ميشدو از اونجايي كه من يه كم خواب الود تشريف دارم نمي تونستم ...
8 دی 1391

روزهايي با حافظ

من هروقت ديوان حافظ رو مي ديدم ,دوست داشتم شعر هاي حافظ رو بخونم . چند بار از مامانم خواستم برام بخونه و كم كم علاقه مند شدم كه حفظ كنم و حالا خيلي خوش حالم كه تونستم دو تا از غزل ها رو حفظ كنم واقعا لذت بخشه حسن جمال يار و غزال رعنا , اسم غزل هاست و اميدوارم بتونم تعداد بيشتري ياد بگيرم.       در اسمان چه عجب گر به گفته ي حافظ      سماع زهره به رقص اورد مسيحا را   ...
21 آذر 1391

داداشي من

راستي مي خواستم بگم من به زودي داداش دار ميشم ديگه طاقت ندارم و دوست دارم زودتر ببينمش من هر روز باهاش حرف ميزنم. اخه مامانم ميگه داداشي همه ي حرفامون رو ميشنوه . من براش شعر مي خونم و هر وقت ميرم بيرون بايد بوسش كنم .اخه خيلي دوستش دارم  حالا وقتي به دنيا اومد خبر ميدم   دعا ميكنم كه هميشه سالم باشه و به موقع به دنيا بياد     اين عكس نوزادي منه .حالا داداشيم به دنيا اومد ببينيم چقدر شبيهه منه!؟    ...
21 آذر 1391

اميررضا در كيش

كيش اسم موسسه زبان منه.من از بچگي علاقه زيادي به زبان انگليسي داشتم و مامانم كلمات زيادي به من ياد داد و كلاس هاي مختلفي رفتم. كلاس اول كه بودم در موسسه كيش ثبت نام كردم و الان ترم 11 هستم وهميشه خدا رو شكر موفق بودم روش اموزش در اين موسسه خيلي خوبه ودوست دارم همچنان ادامه بدم و اميدوارم بتونم به ترم هاي بالاتري برم. اين موسسه رو به تمام بچه هايي كه دنبال اموزش زبان هستند, پيشنهاد ميدم.  ...
21 آذر 1391

امیررضا عزیز دل من

سلام از اونجا که خودم وبلاگ نویسی رو یادت دادم و با توجه به اینکه با اومدن مشکات و حسین مهدی حتی لحظه ای از علاقه ام بهت کم نشده که هیچ بلکه روز به روز بیشتر هم می شه خواستم اولین مطلب رو خودم برات بنویسم. از نظر من تو زیبا ترین، مهربان ترین و باهوش ترین پسر دنیایی.دوستت دارم   زن عمو مامان مشکات و حسین مهدی     اولین باری که دیدمت!!!! ...
19 آذر 1391
1